ملیحه پژمان: دکتر سیدعلی موسوی گرمارودی متولد ،۱۳۲۰ از مشهورترین شاعران نوگرا و سنتگرای دهه ۵۰ است که به دلیل وجوه آیینی آثارش توانست پس از انقلاب اسلامی به یکی از بنیانگذاران «شعر انقلاب» بدل شود. استاد گرمارودی شاعری است که «سهل» میگوید و«ممتنع» توصیف میکند و اگر بزرگان شعر نو پیش از او شعر نیمایی و سپید را با گوشه چشمی به رویکردهای غزل پارسی آزمودند، او به قصیده روی آورد.
او در گونههای مختلف شعر دستی توانا دارد، اما یکی از جنبههای شعری اش به آثار آیینی اختصاص دارد، سرودههایی که آنها را باید دین باورانه یا عقیده مندانه خواند نه آیینی. آثاری همچون «خط خون» در رثای سیدالشهدا(ع) که شاهکاری در این عرصه محسوب میشود، همچنین سرودهای در مدح رسول گرامی اسلام(ص) و شعری زیبا با عنوان «سپیده هشتم»، وشعر دیگری با عنوان «عاشقان را کو پناهی غیر طوس» و... برای امام هشتم (ع) دارد. برای واکاوی جایگاه ارزشمند شعر آیینی و رضوی در کشور، با این شاعر دلدادۀ خاندان عترت گفت وگو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
جناب موسوی گرمارودی! شعر آیینی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده و طی سالهای اخیر شاهد شکوفایی و توجه خاص شاعران به این گونه شعر هستیم، ارزیابی شما از اشعار آیینی چیست؟
- شعر آیینی یکی از گونههای شعر است که درکنار انواع دیگر اشعار مانند سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تغزلی و ...در طول زمان ، دستخوش تغییرات مختلف شده و اتفاقاً این تغییرات، وابسته به استعداد و تفکرات افرادی است که به این گونۀ شعر اهتمام دارند. اما یکی از مهمترین مسایلی که موجب رشد و تعالی شعر آیینی در کشور شده، علاقهای است که مردم ما به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) دارند. در حال حاضر اشعار آیینی بسیار خوبی سروده شده و البته استعدادهای خوبی هم در میان شعرای جوان وجود دارد که قطعاً برای تداوم این مسیر امیدوارکننده است.
از دیدگاه شما سرودن شعر برای ائمه هدی(ع) غالباً از چه ماهیتی پیروی میکند؟
- ببینید، سرودن شعر برخاسته از جوشش درونی شاعر است، بنده در کتابی به عنوان «جوشش و کوشش در شعر» که نشر «هِرمِس» آن را منتشر کرده، به صورت مبسوط این مطلب را شرح دادهام که شعر باید خودش سراغ شاعر بیاید. اگر شاعر به سراغ شعر برود حتی اگر استاد مسلم ادبیات هم باشد، شعر نگفته بلکه سخنوری کرده است! شعر حقیقی، آن است که خود بجوشد و سراغ شاعر بیاید و اگر غیر از این باشد «شعرِ به معنی اخص» نخواهد بود.
از این رو برای هیچگونه شعری از جمله برای ثامن الحجج(ع) نمیتوان بخشنامه صادر کرد، بلکه قالب اینگونه اشعار هم در هنگام سرودن، خود به ذهن شاعر ترواش میآید؛ حال ممکن است قصیده باشد یا رباعی و یا ترجیع بند.
جنابعالی گذر زمان در اشعار ولایی کشور و جایگاه امام رضا(ع) و زیارت ایشان را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟
- واکاوی این مسأله نیاز به زمان و پژوهش دقیق و تحقیق میدانی دارد، باید گروهی در اشعار آیینی و ولایی کشور پژوهش کنند تا کم و کاستیها و نقاط ضعف و قوت آن روشن شود. اما در یک نگاه کلی میتوانم بگویم با توجهی که آستان قدس رضوی به اشعار آیینی و بخصوص رضوی داشته، آثار خوبی به لحاظ کمیت و کیفیت در این زمینه خلق شده است.
مهمترین آفتها و آسیبهایی که شعر آیینی و ولایی را تهدید میکند، چیست؟
- دو آفت بزرگ در این گونه شعر وجود دارد که سالهاست در همایشهای ادبی و گفتوگوهای خبری مختلف به آن تأکید کردهام؛ اول که از همه مهمتر است، غلو است. باید توجه داشته باشیم که از یک سو سوژههای شعر آیینی حَضَراتِ معصومین(ع) هستند و این بزرگواران از همۀ خلایق بالاتر و والاترند و از سوی دیگر یکی از آرایههای شعر، مبالغه و بزرگ نمایی است. مثلا فردوسیِ بزرگ میگوید:
«ز سمّ ستوران در آن پهن دشت زمین شد شش و آسمان گشت هشت»
او با صنعتِ مبالغه میگوید، غباری که از سم اسبان در میدان جنگ برخاست، به حدّی بود که یک طبقه از زمین (که به اعتقاد قدما هفت طبقه بود)، فرو کاست و آن را شش طبقه کرد و یک طبقه به آسمان افزود وآن را هشت طبقه کرد در توصیفهای شعری این یک، آرایه ادبی است و نه تنها عیبی ندارد، بلکه چنانکه گفتیم از آرایهها محسوب میشود.
اما همین آرایه ادبی مبالغه اگر در مورد ائمه به کار برده شود خدای ناکرده به غلو بینجامد، ممکن است شاعر بی آنکه بخواهد به شرک بیفتد. روایتی از امام رضا(ع) را از پدرم شنیدم به این مضمون که فردی در مورد ایشان توصیف غلو آمیزی کرد، رنگ صورت امام علیه السلام تغییر کرد و او را به استغفار واداشتند. متاسفانه این آفت در برخی اشعار آیینی وجود دارد، مثلاً در شعری این چنین آمده که «فاش گویم زینب اللهی شدم!» این گونه تعبیرات دام چالههایی است که شاعر را تا مرحلۀ سقوط به شرک پیش میبَرَد و یقیناً معصومین(ع) از آن بیزارند. افتخار ما به حَضَراتِ معصومین(ع)، در این است که صحیح ترین توحید قرآنی را به ما آموخته اند.
آفت دیگر در شعر آیینی این است که در شرح مظلومیت آنها، وجه حماسی و ساحتِ ظلمستیزی آنان مغفول بمانَد، حال آنکه زندگی این ذوات مقدس هرگز از حماسه و دلیری تهی نبوده است. شهید مطهری به آن ترکیب بند محتشم کاشانی که از شاهکارهای شعر آیینی فارسی است، این ایراد را میگیرد که بیشتر در آن به سوگواری و مظلومیت امام حسین(ع) پرداخته شده و حماسهآفرینیهای میدان کربلا در سایه مانده است؛ بنابراین همه شعرا باید به این دو آفت بزرگ توجه جدی داشته باشند.
اولین شعری که برای حضرت رضا(ع) سرودید، یادتان هست به چه دورانی اختصاص دارد؟
- «سپیده هشتم» اولین شعری است که برای حضرت ثامن الحجج(ع) در زمستان سال 1358 سرودم که به این شرح است:
درود بر تو
ای هشتمين سپيده
-اگر از سايهساران درود ميپذيری-
باران نيز به اِزای تو پاک نيست
و بر ما درود
اگر فاصله خويشتن تا تو را،
تنها بتوانيم ديد
ای آفتاب
ما آنسوی ذرّه ماندهايم!
من آن پرنده مهاجرم
که هزار سال پريده است
امّا هنوز،
سواد گنبدت
پيدا نيست
نيرويی ديگر در پرم نه!
و مگر در سينه،
عشق میافروخت
که چراغ مهر تو
روشن ماند
رشتهای از فرش حَرَمت
زنجير گردن عاشقان است
و سلسله وحدت؛
و خطّی که دلها را به هم میپيوندد
پولاد و نقره ضريحت
قفسی است
که ما
يارايی خود را
در آن به دام انداختهايم
تو، سرپوش نمیپذيری
طلای گنبدت
روي زردی ماست
از ناتوانی ادراکمان
که بر چهره داريم
شتر از مسلخ
به پولادِ ضريح تو میگريزد
پولادِ تو
پيوند جماد و نبات و حيوان
و بخشش تو،
اعطای پاکترين بنده خدای سبحان است؛
وقتی تو ميبخشی
دست مرّيخ نيز
به سوی سقّا خانهات
دراز است
ناهيد و کيوان و پروين،
صف در صف
در کنار من و آن مرئ روستا،
در مُضيف [میهمان خانه] تو
کاسه در دست
به نوبت آش
ايستادهايم
کاش «ايستاده» باشيم!
تو ايستاده زيستی
شهادت
تو را ايستاده، درود گفت
و اينک جايی که تو خوابيدهای
همه کاينات به احترام ايستاده است
من با اشک و عشق مینويسم
شعر من چون مور
بر کاغذ راه افتاده است
سليمانوار
به نيم نگاهی بر من درنگ کن!
تو امامی!
هستی با تو قيام ميکند
درختان به تو اقتدا ميکنند
کاینات به نماز تو ايستاده
و مهربانی
تکبيرگوی توست
عشق
به نماز تو
قامت بسته است
ودر این نماز؛
آنکه مأموم تو نيست؛
مأمون است!
تاريخ چون به تو میرسد
طواف میکند
عرفان در ايستگاه حرمت
پياده میشود
و کلمه
چون به تو میرسد
به دربانی درگاهت
به پاسداری ميايستد!
شعر من نيز
که هزار سال راه پيموده
هنوز،
بيرونِ بارگاه تو مانده است.
اگر همچون دعبل بخواهید به محضر امام هشتم(ع) شعری را تقدیم کنید، کدام یک از اشعارتان را انتخاب میکنید؟
- من هیچ کدام از اشعارم را لایق حضرت نمیدانم و همین که توانستهام تا حدودی در این فضا زندگی و ابیاتی ارایه کنم عنایت و مرحمت ایشان و سایر معصومین(ع) است که امیدوارم قبول کنند.
در این دهه کرامت که متعلق است به ساحت قدسی ثامن الحجج(ع) از این امام همام چه میخواهید؟
- عاقبت بخیری و نمره قبولی بر کارنامه اعمال.
کدام نقطه از حرم برای شما حال معنوی ویژهای دارد؟
- صحن سقاخانه و ایستادن مقابل پنجره فولاد.
نظر شما